Game News | گیم نیوز
All Things About Games!

نقد و بررسی فیلم Kimi – یک فیلم واقعا بی ادعا با کیفیت اعلا

فیلم Kimi ساخته «استیون سودربرگ» بدون شک یکی از قابل نقد ترین آثار سینمایی چند سال اخیر است. نه به خاطر این‌که اثری پر ستاره و با جلوه‌های ویژه آن‌چنانی باشد، بلکه بیشتر به این خاطر که در دنیای امروزی سیر می‌کند. سلطه‌ی فناوری بر زندگی بشر در عصر امروزی، شرکت‌های بزرگ فناوری، ردپای محونشونده‌ی همه‌گیری ویروس کرونا، اعتراضات مدنی خیابانی و مسئله‌ی زنان. همه‌ی چیزهایی که به خوبی در فیلمنامه Kimi جای گرفته‌اند و بدون این‌که اضافه و خارج از قاعده به نظر برسند شما را تحت تاثیر خود قرار می‌دهند. در ادامه با نقد و بررسی فیلم Kimi همراه گیم‌نیوز باشید.

داستان با یک گفتگوی خبری شروع می‌شود. «بردلی هاسلینگ» در حال ارائه توضیحاتی درباره محصول جدید شرکت «آمیگدالا» به نام «کیمی» (KIMI) است. یک دستیار صوتی هوشمند شبیه «سیری» و «الکسا» که برای درک بیشتر رفتارهای انسانی و توسعه در فهم فرمان‌های صوتی، از انسان‌های متخصص استفاده می‌کند. بردلی در یک قاب بسته دیده می‌شود، سپس نمای بازتری را از او می‌بینیم. او در حالی مشغول گفتگوی آنلاین است که از ادوات تولید محتوای معمول مثل رینگ‌لایت و وب‌کم استفاده می‌کند. این تصویر تا پایان در ذهن بیننده باقی نمی‌ماند، اما فضاسازی قدرتمندی برای فیلم ارائه می‌دهد. اولین نکته آن‌ است که می‌بینیم در تصویر تنها بخشی از واقعیت به نمایش کشیده می‌شود. و نکته‌ی بعدی، سبک زندگیِ -شاید برای همیشه- تغییریافته انسان‌ها در عصر پسا کرونا است.

پس از آن یک مکالمه کوتاه بین بردلی و کسی که احتمالا همسرش است برقرار می‌شود. شرکت آمیگدالا قرار است سهامش را برای عموم عرضه کند و این مصاحبه تاثیر زیادی در قیمت‌گذاری داشته است. بردلی یک تماس مرموز دریافت می‌کند. به او اعلام می‌شود که می‌تواند مرحله دوم واریز را تکمیل کند. بعد از این قصه اصلی آغاز می‌شود.

شخصیت اصلی داستان «آنجلا چایلد» است. یکی از متخصصین شرکت آمیگدالا که روی پیغام‌های درک نشده توسط Kimi کار می‌کند. او به خاطر تعرضی که پیش‌تر به او شده، دچار بیماری «برزن‌هراسی» (Agoraphobia) است. در نتیجه اضطراب زیادی که تجربه می‌کند، از بسیاری موقعیت‌های اجتماعی دوری می‌گیزند. او مدت‌ها است که از خانه خود بیرون نرفته و از خانه مشغول کار است. همه‌گیری بیماری کرونا و خانه نشینی اجباری هم به این وضعیت او دامن زده است. ردپای جهانِ امروز را می‌توان در تک تک رفتارهای آنجلا دید. این شیوه شخصیت‌پردازی نتیجه دقت و وسواس «دیوید کوئپ» نویسنده و تهیه‌کننده فیلم Kimi است. او به خوبی این شخصیت را محور اصلی داستانش قرار داده است تا به وسیله او به زندگی امروز و انسان‌های واقعی نزدیک شود.

از این‌جا به بعد داستان رفته رفته اوج می‌گیرد. دقت سودربرگ در شکافتن مسئله‌ی اصلی به شیوه‌ی ثریلرهای کلاسیک ستودنی است. او آرام آرام و پس از مرحله‌ی سختِ فضاسازی و شخصیت‌پردازی آنجلا، دریچه‌ای از قصه‌ی اصلی فیلم را به روی مخاطب می‌گشاید. پس‌زمینه‌ی داستانی آنجلا بزرگ‌ترین کمک را به توجیه‌پذیری این رخداد می‌کند. اگر آنجلا این کسی که هست نبود، به سادگی از آن پیامِ هشدار آمیز عبور می‌کرد. ظرافت فیلم‌نامه و توجه به حساسیت‌های اصلی مخاطب در مواجهه با داستانی که این‌گونه تصادفی آغاز می‌شود، رمز موفقیت فیلم Kimi است.

زوئی کراویتز در فیلم Kimi
اما Kimi بیشتر کلاس درس فیلم‌نامه‌نویسی است. رخداد مشابهی که فیلم از آن الهام گرفته، دست‌مایه نویسنده برای خلق داستان و شخصیت‌های «کیمی» شده است. او سپس یک ساختار کلی برای داستان خود ترسیم کرده و برای روایت، یک شخصیتِ باورپذیر و درک شدنی ساخته است.

وقتی داستان از دریچه نگاهِ آنجلا روایت می‌شود، شما به این راوی اعتماد می‌کنید. نه به خاطر این‌که او یک انسان خردمند سالم و یا یک قهرمان یا ابرقهرمان مورد اعتماد است، بلکه به این خاطر که او همان ضعف‌هایی را دارد که عمده ما داریم. دچار اضطراب و تنش است. روتین مشخصی برای زندگی خود دارد. از خانه کار می‌کند و یک کارِ بسیار جدید (متخصص برطرف کردن خطاهای یک دستیار صوتی هوشمند!) که تا 5 سال گذشته امکان نداشت وجود داشته باشد.

آنجلا همچنین بسیار باهوش است. او مستقل زندگی می‌کند و با این‌که با مشکلات روحی روانی دست و پنجه نرم می‌کند، به خوبی توانایی محافظت از خودش را دارد. اما این تنها آگوروفوبیا نیست که او را می‌آزارد. رفتار دیگران در برابر این اختلال و بیشتر از آن، جدی گرفته نشدن او را آزار می‌دهد. به همین خاطر به محض این‌که می‌فهمد باید کاری برای زن قربانی بکند، دست به کار می‌شود. آنجلا اگرچه به سختی، اما بر وحشت و اضطراب خود غلبه می‌کند و از اتاقش بیرون می‌رود.

شاید برجسته‌ترین وجه فیلم Kimi که باید از آن در نقد این فیلم یاد کرد، بازی بی‌نظیر«زوئی کراویتز» است. کراویتز به خوبی شخصیت آنجلا را درک کرده و در نمایش احساسات او و تنش‌های درونی‌اش کاملا موفق بوده است.

او همچنین در نمایش چهره‌ای از یک زن باهوش و مستقل موفق است. اما اوج هنر او در بازیگری در فیلم Kimi در حمله‌های عصبی به شخصیت آنجلا دیده می‌شود. اگرچه بازی کراویتز در برخی صحنه‌ها، بیش از حد اعتماد به نفس دارد، اما مانع ارتباط برقرار کردن مخاطب با شخصیت و داستان نمی‌شود. او آن‌چنان هنرمندانه و با قدرت نقش‌آفرینی می‌کند که باری امیدوار می‌شویم این بازیگر در آینده هالیوود نقش‌های بسیار پررنگ‌تری بگیرد. بر همین اساس می‌توان امیدوار بود که او زودتر از انتظار از زیر سایه نقش‌های سطحی کارنامه‌ی کاری‌اش خارج خواهد شد.

سودربرگ با توجه به جزئیات فیلمنامه و درک درست از اهمیت آن‌ها، در کارگردانی خود به هوشمندی همیشه عمل می‌کند. او می‌داند که هیچ یک از جزئیات فیلمنامه را نباید از قلم بیاندازد و یا ناقص و اشتباه به تصویر بکشد. از بطری نوشیدنی که در صحنه‌ی مشاجره آنجلا با پارتنرش «تری» که بعدا در صحنه کشف پیام پنهان در یکی از خطاهای کیمی به زمین می‌افتد و می‌شکند گرفته تا گفتگوی تلفنی او با همسایه طبقه بالا در حال ساخت و ساز که زمینه را برای پرده‌ی پایانی فیلم آماده می‌کند. همه ظرافت‌های فیلمنامه هستند که دقیق و بدون ایراد در فیلم جای گرفته‌اند.

رفتار سودربرگ با دوربین به محض خارج شدن آنجلا از خانه‌اش شاید بهترین نمود تصویری فرد در معرض آگوروفوبیا را به دست ندهد، اما قطعا یکی از بهترین‌ها است. پیش از این در فیلمِ The Woman in the Window و همچنین سریال Shameless با شخصیت‌هایی درگیر با این اختلال مواجه شده بودیم.

پرداخت فیلم زنی در پنجره به اختلال مذکور دم دستی و ساکن است، اما همچنان سریال Shameless بهترین نمود تصویری از مواجهه فرد دچار این اضطراب را به دست می‌دهد. با این حال تلاش سودربرگ و بازی او با فرم و حرکت دوربین ستودنی است و نشان می‌دهد این کارگردان صاحب سبک و کاملا مسلط به قوانین سینمایی است.

سودربرگ به سیاق اغلب آثار خود، در این‌جا هم خود فیلمبرداری و تدوین فیلمش را (با نام‌های مستعار) بر عهده داشته است. او در تدوین موفق شده اثرش را تکمیل کند و به سادگی صحنه‌ها را به هم پیوند بزند. روایتِ سرراست فیلم که نشان می‌دهد او علاقه‌ای به برهم زدن نظمِ روایی آثارش ندارد، در کنارِ سایر اجزای فیلم در هماهنگی کامل به سر می‌برد. سودربرگ همچنان از قاعده‌ی پس‌درآمد برای ساختار روایی فیلم خود پیروی می‌کند. پس از پایانِ ماجرا و تماس آنجلا با نیروهای امداد، یک سکانس دیگر هم به فیلم الصاق می‌شود.

در این سکانس آنجلا در حالی به تصویر کشیده می‌شود که رنگ موهایش را عوض کرده، ماسک به صورت ندارد و با لباسی متفاوت، آزادانه و بدون استرس در خیابان قدم می‌زند. با تری دیدار می‌کند و با یکدیگر غذا سفارش می‌دهند. عاقبتی امیدوارکننده و خوش‌خیالانه برای یک ماجراجویی نفس‌گیر، دشوار و قهرمانانه، که می‌خواهد نشان دهد «امید» چه نقش اساسی در این داستان ایفا کرده است.

موسیقی «کلیف مارتینز» خلاهای احساسی فیلم را پر می‌کند. او که همواره از همکاران سودربرگ در ساخت موسیقی متن بوده، این بار هم فضای داستان را به خوبی درک کرده است. با استفاده از سازهای متفاوت، موسیقی سیالی را به فیلم تزریق کرده است که بیشتر از هر چیز به خلق فضا و برجسته شدن حس‌ها در صحنه‌های مختلف کمک می‌کند. موسیقی بیشتر و بیشتر در خدمت فیلم قرار می‌گیرد، تا جایی که تنها در سکانسِ پایانی فرار آنجلا از دست «ریواس» و هم‌دستانش از فیلم هم پیش می‌افتد. وقتی ریواس پخش‌کننده صوتی خانه را خاموش می‌کند، انتظار می‌رود که صدایی شنیده نشود. در عوض موسیقی هیجان‌آوری به گوش می‌رسد که به زعم من استفاده از آن نابجا و مختل کننده‌ی حس صحنه و روند داستان است. اگرچه تنها همین یک اشتباه از فیلم سر می‌زند.

نقد فیلم Kimi

در پایان نقد و بررسی فیلم Kimi باید اعتراف کرد که این فیلم یکی از بهترین فیلم های سال 2022 است. فیلمی بدون ادعا، که با تلاش کم، چهره‌ای باورپذیر از زندگیِ احاطه شده توسط تکنولوژی را به تصویر می‌کشد. یک قهرمانِ زنِ بی‌ادعا خلق می‌کند و موفق می‌شود بیشتر درگیری‌های جامعه امروز را از طریق سینما به زبان بیاورد. این‌که فیلمِ سودربرگ و کوئپ که در چنین ستینگی جریان دارد تنها از سرویس استریم HBO Max پخش شده و در سینماها اکران نشده است کنایه‌ای خارج از متن فیلم،‌ اما همچنان در بستر تعریف «سینما» به معنای عام است.

نظر شما درباره نقد و بررسی فیلم Kimi چیست؟ آیا این فیلم را تماشا کرده‌اید؟ برای ما بنویسید.

نوشتن دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه شما پس از بررسی توسط تحریریه منتشر خواهد شد. در صورتی که در بخش نظرات سوالی پرسیده‌اید اگر ما دانش کافی از پاسخ آن داشتیم حتماً پاسخگوی شما خواهیم بود در غیر این صورت تنها به امید دریافت پاسخ مناسب از دیگران آن را منتشر خواهیم کرد.