Game News | گیم نیوز
All Things About Games!

نقد فیلم Everything Everywhere All at Once – گم شدن در هزارتو

در این نوشتار به بررسی و نقد فیلم Everything Everywhere All at Once (همه چیز، همه جا، ناگهان) خواهیم پرداخت. کارگردان‌های این فیلم دانیل کوان و دانیل شاینرت هستند و بازیگرانی از جمله میشل یئو، جاناتان کی کوان، استفانی هسو، جنی سلیت و جیمی لی کرتیس در آن ایفای نقش کرده‌اند. همراه گیم‌نیوز باشید.

فیلم Everything Everywhere All at Once درباره‌ی زن میان‌سالی به نام اِوِلین است که فقیرانه روزگار می‌گذراند و از زندگی‌اش راضی نیست. او اصالت چینی دارد، ولی سال‌ها پیش به آمریکا مهاجرت کرده و اکنون در آن‌جا زندگی می‌کند. جوی، دختر اولین، به‌تازگی فهمیده که تمایلات همجنسگرایانه دارد و عاشق دختری هم‌سن خود شده است. اما اولین نمی‌تواند این موضوع را بپذیرد و به همین دلیل دخترش را از خانواده طرد کرده. او با جوی به‌سردی رفتار می‌کند، و حتا حضور جوی در خانه‌اش را تاب نمی‌آورد. تا این که یک اتفاق باعث تحولی عظیم در زندگی اولین می‌شود.

اثری درباره‌ی سفر به جهان‌های موازی

راست‌اش را بخواهید، مدت‌ها بود که منتظر چنین فیلمی بودم. فیلمی که در بسط ایده‌ی سفر به جهان‌های موازی از محصولات ابرقهرمانی مارول فراتر برود و درخشان‌تر ظاهر شود. فیلمی که طوری به همه چیز شاخ و برگ دهد و درباره‌ی مشکلات فرهنگی-اجتماعی انسان امروزی سخن بگوید که تصنعی نباشد و بیننده گمان نکند با اثر شعارزده‌ای روبه‌رو شده. و همچنین فیلمی که همیشه در یاد آدم بماند و ارزش دوباره دیدن داشته باشد. به‌راستی کدام یک از فیلم‌های مارول چنین بودند؟

مشکل آن فیلم‌ها این بود که هرگز به مشخصه‌های یک اثر سینمایی دست نمی‌یافتند و در نتیجه بویی از «هنر» سینما نبرده بودند. اگرچه تعدادی هم بودند که آغاز درخشان و پرکششی داشتند (دکتر استرنج را که یادتان هست؟) ولی هرچه داستان‌شان جلوتر می‌رفت، اشتیاق ما برای دیدن فیلم تبدیل به کرختی و سرخوردگی می‌شد. و آنچه در انتها می‌دیدیم، چیزی به جز یک هرج و مرج بصری پرطمطراق با انبوهی از رویدادهای گنگ و سرگیجه‌آور نبود.

نقطه‌ی قوت فیلم Everything Everywhere All at Once این است که به چنین معضلی دچار نمی‌شود. زیرا دانیل کوان و دانیل شاینرت (در مقام کارگردان) برای نظم بخشیدن به روایت شلوغ و پرحادثه‌ی فیلم‌شان از راهکارها و تمهیدات کاملا سینمایی بهره جسته‌اند. و برخلاف آثار مارول با افزایش صحنه‌های اکشن و تزریق هیجان بیشتری به داستانْ قصد پاک کردن صورت مساله را نداشته‌اند. آن‌ها می‌دانند که حفظ ارتباط منطقی رویدادها و هدایت قصه در مسیری معین با پرت کردن حواس بیننده میسر نخواهد شد. شاید بتوان با هرچه مهیج‌تر کردن فیلم ضعف‌های دراماتیک آن را پنهان کرد (استراتژی مارول در جذب بیننده) ولی قطعا نمی‌توان اثری درگیرکننده و ماندگار ساخت.

یکی از بهترین‌های 2022

یکی از بهترین‌های 2022

البته فیلم Everything Everywhere All at Once یک شاهکار هنری نیست، ولی بدون شک با مهارت زیادی ساخته شده. و به همین دلیل اگر قرار باشد که فهرستی از بهترین فیلم‌های سال 2022 تهیه کنیم، این فیلم یکی از انتخاب‌هایمان خواهد بود. مهم نیست که سلیقه‌ی شما در فیلم دیدن چگونه است یا چه هدفی از این کار دارید (سرگرمی یا حظ هنری) مطمئن باشید که با تماشای این فیلم هرگز پشیمان نخواهید شد. زیرا به قول منتقد سایت Slash Film «تردیدی وجود ندارد که Everything Everywhere All at Once بهترین فیلمی است که از زمان شروع همه‌گیری در سینماها اکران شده

اما دلیل موفقیت فیلم در جلب رضایت بیننده‌ها و منتقدان چیست؟ اول از همه، ظرافت آن در داستان‌گویی و دوم، همذات‌پنداری تماشاگر با شخصیت‌ها. در یک اثر قصه‌گو تقسیم کردن خطوط داستانی به بخش‌های گوناگون و مرتبط ساختن‌شان به همدیگر کار آسانی نیست. ولی Everything Everywhere All at Once یک قدم از این هم فراتر گذاشته و هر بخش داستان را به شبکه‌ی بسیار پیچیده‌ای از کانال‌های زمانی و مکانی پیوند زده است. شخصیت اول فیلم در لحظه‌ی واحدی به زمان‌های متعدد و مکان‌های بی‌شمار طی طریق می‌کند و در کالبد افراد دیگری که طبق قراردادهای داستانی همزاد او هستند، فرومی‌رود.

حرکت در مسیری پرپیچ‌وخم

می‌توان حدس زد که برقراری نظم و انسجام میان اتفاقات به‌هم‌پیوسته و گاه منتاقض فیلم چقدر دشوار بوده است. فرض کنید که می‌خواهید رمانی بنویسید با بیش از ده خط داستانی که در هر کدام‌شان حوادث متفاوتی رخ می‌دهد، و به جز حضور سه یا چهار شخصیت محوری هیچ وجه اشتراکی با یکدیگر ندارند. و تازه تمام آن‌ها باید به موازات هم پیش بروند و اعمال شخصیت‌ها، که تعدادشان کم نیست، باید ارتباط تنگاتنگی با هم داشته باشند. زیرا موتور محرک روایت همین کنش و واکنشی است که میان‌شان اتفاق می‌افتد.

این حجم داستانی گسترده و پرجزییات در فیلم موجب شده که همه چیز ریتم تندی داشته باشد. و دلیل استفاده از برخی تمهیدات تکنیکال مانند تقطیع و دگرگونی سریع نماها به همین خاطر است. مشکل این‌جاست که استفاده از چنین تکنیکی گاه جلوی همذات‌پنداری تماشاگران با شخصیت‌ها را می‌گیرد و در باورپذیری رفتار آنان خلل ایجاد می‌کند. بنابراین موضوعاتی از قبیل عشق مادر و دختر، تنهایی دختر به دلیل همجنس‌گرا بودن‌اش و مانند این‌ها را سخت می‌توان پذیرفت.

نگاه مختصری به فیلمنامه در نقد فیلم Everything Everywhere All at Once

آنچه در نمای اول و پیش از شروع ماجراها مشاهده می‌کنیم، تصویری از یک خاطره است که نشان می‌دهد روزگاری اولین و خانواده‌اش در کنار هم زندگی خوشی داشتند. در نمای بعدی دوباره او را می‌بینیم که این بار پشت میز بزرگی نشسته و قسط‌های عقب‌مانده‌اش را محاسبه می‌کند. سپس بدون معطلی با دختر همجنس‌گرا و شوهر بی‌کفایت او آشنا می‌شویم. در همان چند سکانس آغازین، معرفی شخصیت‌ها چنان جامع و کامل است که بلافاصله ما را متوجه داستان اصلی فیلم می‌کند.

پس از وقوع حادثه‌ی محرک (آگاهی اولین از وجود دنیاهای موازی) و رسیدن فیلمنامه به نقطه‌ی عطف اول، روایت فیلم از یکنواختی دور می‌شود و با ساختاری غیرخطی جلو می‌رود که تمهیدی درست و هوشمندانه است. زیرا به هیچ وجه تحمیلی و فاقد کارکردهای دراماتیک نیست و با فضای عجیب، رازآلود، معماگونه و تا حدی ترسناک فیلم همخوانی دارد. و اصلا همین شیوه‌ی روایتگری است که اجزای جداگانه و به‌هم‌ریخته‌ی فیلم را مانند تکه‌های یک پازل بزرگ به همدیگر چسبانده است.

یک کمدی واقعی

یک کمدی واقعی

فیلم Everything Everywhere All at Once پر است از شوخی‌های بدیع و موقعیت‌های ناب کمدی که آن را بی‌نهایت مفرح و سرگرم‌کننده کرده‌اند. مانند راکونی که با کشیدن موهای یک آشپز بی‌دست‌وپا به او در کار آشپزی کمک می‌کند (ارجاع غیرمستقیمی به انیمیشن راتاتویی) یا مردمی که در دست‌هایشان به جای انگشت، هات داگ دارند!

همچنین می‌توان به نکته‌های دیگری هم اشاره کرد که جزء نقاط قوت فیلم به شمار می‌روند. مانند بازی میشل یئو در نقش اولین که بسیار ماهرانه و چشم‌گیر است و توانایی این بازیگر در ایفای نقش زنانی قدرتمند را نشان می‌دهد. او و جاناتان کی کوان زوجی را تشکیل داده‌اند که روابط میان‌شان هرچقدر مضحک و بامزه به نظر می‌رسد، عمیق و تاثیرگذار هم هست. اما به‌شخصه برگ برنده‌ی فیلم را اکشن نفس‌گیر آن می‌دانم که سرتاسر تنش و تلاطم و هیجان است.

سخن پایانی

در جمع‌بندی نقد فیلم Everything Everywhere All at Once باید گفت این فیلم با وجود همه‌ی نقاط ضعف و قوت‌اش اثری به‌غایت تماشایی است که هم سرگرم‌تان می‌کند و هم به یادتان می‌اندازد که زندگی کوتاه است و باید قدر داشته‌های خود را بدانید. بنابراین اگر هنوز موفق به تماشای آن نشده‌اید، پیشنهاد می‌کنیم که در اسرع وقت به این کمدی-اکشن هنرمندانه سری بزنید و خود را مهمان ضیافت به‌یادماندنی‌اش کنید.

خواندن نظرات شما درباره‌ی این مطلب مایه‌ی دلگرمی ماست. ممنونیم که تا انتها همراه ما بودید.

8 نظر برای این مطلب
  1. Msm می‌گوید

    بنظرم فیلم آبکی و بی محتوایی بود. پیام های اخلاقیش هم خیلی آشکار و سطحی بود. تنها دلیلی که مخاطب زیاد جذب کرده اینه که یک مشت پیام اخلاقی رو با چاشنی دنیاهای موازی و تک چشم فراماسونی و رزمی های جکی چان همجنسگرایی قاطی کرده. اصلا فیلم عمیق و پیچیده ای نبود. پیام های سطحی که اتفاقا بسیار سعی میکرد توضیح اضافی بده انگار بیننده هاش یک مشت عقب مونده باشن. پیچیدگیش هم فقط بخاطر این بود که یک مشت چرندیات که شبیه به خواب بود رو به خورد بیننده داد. نظر اکثر بچه ها رو خوندم. این دنیا دیگه واقعا جای زندگی نیست.

    1. محمدحسین امامی می‌گوید

      متاسفانه من اطلاعات زیادی راجع به فراماسونری و تک چشم و این‌جور چیزها ندارم، بنابراین ترجیح می‌دم که سکوت کنم. ممنون از این که نظرتون رو گفتید.

  2. محمد می‌گوید

    با کمال احترام برای مارول فن ها باهاتون موافقم باید بگم آثار مارول آفت سینما هستن…. این فیلم خیلی خلاقانه مفهومی و جالب بود فقط یکم آخرش گُنگ تموم شد بنظرم یا شاید من درست نفهمیدم آخر دختره رفته به بیگل و نابود شد ولی مادرِ نرفت درسته؟؟

    1. محمدحسین امامی می‌گوید

      ممنون از این که نظرتون رو گفتید. خیر. این طور که شما می‌فرمایید نیست. البته من هم بار اول که فیلم رو نگاه کردم به نظرم رسید که دختر اولین در پایان قصه نابود شده. اما چه در داخل فیلم و چه در بطن روایت چنین اتفاقی نمی‌افته. دقت کنید به آشتی و اتحاد اولین و دخترش در جهان واقعی که نشون می‌ده در جهان موازی هم (که جنبه‌ی استعاری داره) دختر اولین نجات پیدا کرده. امیدوارم تونسته باشم که منظورم رو به‌درستی منتقل کنم.

  3. امیر می‌گوید

    الان فیلمو دیدم. هزارتا سوال تو ذهنمه. چرا. چجوری. هدف. پیام داستان. همه چی برام مبهمه

    1. محمدحسین امامی می‌گوید

      ممنون که نظرتون رو گفتید. در پاسخ به سوال شما باید بگم: ۱) برای این که متوجه بشید داستان از چه قراره، باید ببینید که هر کدوم از جهان‌های موازی فیلم چه وجوه اشتراکی با سایر جهان‌ها دارند. به شما پیشنهاد می‌کنم مطالب سایت رو دنبال کنید. اگه سردبیر موافقت کنه، به‌زودی مطلب مفصلی در این باره خواهم نوشت. ۲) منظورتون رو از پیام داستان متوجه نمی‌شم. آیا پیام اخلاقی داستان رو می‌فرمایید؟

  4. امین می‌گوید

    فیلمنامه، تصویر، موسیقی، بازی همه عالی بودن، فقط تو بعضی صحنه ها اغراق در اکشن حوصله سربر بود و طراحی لباس هم میتونست بهتر باشه. مرسی

    1. محمدحسین امامی می‌گوید

      بله موافقم. فیلم از نظر فنی مشکلاتی داره، اما این مشکلات زیاد نیستند. ممنون از شما که وقت گذاشتید و مطلب بنده رو خوندید.

نوشتن دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه شما پس از بررسی توسط تحریریه منتشر خواهد شد. در صورتی که در بخش نظرات سوالی پرسیده‌اید اگر ما دانش کافی از پاسخ آن داشتیم حتماً پاسخگوی شما خواهیم بود در غیر این صورت تنها به امید دریافت پاسخ مناسب از دیگران آن را منتشر خواهیم کرد.