داستانها و رمانهای «شرلوک هلمز» (Sherlock Holmes) به نویسندگی «سر آرتور کانن دویل» دارای اقتباس های متعدد و به معنای واقعی کلمه غیرقابل شمارش هستند. نمایشهای تلویزیونی، فیلمها و کتابهای دیگر فقط دامنه این ماجراجوییهای دوستداشتنی را در بر نمیگیرند. نیل گیمن، استفن کینگ، رابرت داونی جونیور، استفن موفات و دیگران همه تلاش خود را در اقتباس خلاقانه از شخصیتها و تنظیمات دوبارهی متن برای ایجاد یک تغییر موفقیت آمیز امتحان کردهاند.
بهترین اقتباس شرلوک هلمز
در میان تمام اقتباسهایی که ساخته شده است، یکی از آنها از همه برجستهتر است. سه فصل سریال تلویزیون گرانادا، که هر کدام از کتابهای داستان کوتاه دویل اقتباس شدهاند. این سریال در سال 1984 ساخته شد، اما هنوز در بین مخاطبان محبوبیت دارد.
جرمی برت در نقش شرلوک هلمز
جرمی برت به نقش خود تعهد داشت. او نقش یکی از بزرگترین کارآگاهان داستانی را بازی میکرد. شاید تعهد او به نقشش برای مخاطبان خبر شکفتانگیزی نباشد اما کاری که او انجام داد، یک بازیگری معمولی نبود، او از یک روش خاص بازیگری برای ایفای نقش استفاده نمیکرد. جرمی برت برخی از ویژگی های شخصیتی هولمز را در شخصیت خود حل کرد.
شاید این روش ایدهآل نباشد، اما به نظر می رسد که به او کمک می کند تا شخصیتی را که بازی می کند تا حد زیادی درک کند. رفتارهای او جایی بین شیدایی و باوقار در رفت و آمد بود، شدت نیروندی او به طرز درخشانی در نقش هولمز نمایان میشد. واکنشهای او به یک زن زیبا که از او پیشی گرفته بود یا به یک پادشاه پر زرق و برق بلژیک یا به مشتری باهوشی که ثابت کرد میتوانند از خودشان محافظت کنند بینظیر بود. حتی زمانی که او در پسزمینه شات بود، همچنان شرلوک هلمز جذابی بود.
تصویر چند وجهی واتسون
هنگامی که مخاطبان شخصیت واتسون را با بازی ادوارد هاردویک یا دیوید برک می بینند. متوجه میشوند که او با نسخههای اقتباس شده ی دیگر تفاوت بسیار دارد.
روشی که مایکل کاکس کارگردان فیلم برای نشان دادن واتسون انتخاب کرد این بود که او دوست هلمز بود و زندگینامه او را مینوشت. در آن زمان و احتمالا بعد از آن این واتسون شبیه هیچ تصویر دیگری نبود. مانند نسخه اصلی سر آرتور کانن دویل، این واتسون آن احمق بیکفایتی نبود که برخی از اقتباسها نشان دادهاند. (تنها باری که احمق نشان دادن واتسون کار کرد، در نسخه طنز آن بود که هولمز و واتسون عمداً خندهدار بودند).
هاردویک و برک موفق شدند هوش و قلب واتسون را تسخیر کنند. درست است که واتسون زیر سایهی توانایی های شگفتانگیز شرلوک هلمز بود، اما چندین بار به مخاطب یادآوری کرد که روزی پزشک نظامی بوده و هوش مخصوص به خود را دارد.
طراحی بینظیر دکور
لندن قرن نوزدهمی با اقتباسها در دنیای نوستالژیک گذشته غریبه نیست. برای اقتباسهای شرلوک هلمز، لندن ویکتوریایی عملاً یک امر مسلم است، هرچند استثناهایی نیز وجود دارد.
با این حال، عوامل این سریال در به تصویر کشیدن زمانی که هولمز و واتسون در آن زندگی میکردند، فراتر رفتند. خیابانهای غبارآلود، تاکسیها و لباسها همه با دقت انتخاب شدهاند تا بینندگان احساس کنند که بهطور موقت در حال قدم زدن در خیابان هستند. خیابان های لندن در دهه 1890 و آپارتمان در خیابان بیکر 221B با عشق و علاقه به جزییات طراحی شدند. چیدمان خانه و دیگر صحنه ها به طور دقیقی بازسازی شدهاند.
وفاداری به سر آرتور کانن دویل
ژایبند بودن به داستان اصلی همیشه به معنای عالی بودن یک نمایش یا فیلم نیست. گاهی اوقات، فیلمی که ریسک میکند، منبع اصلی را تغییر میدهد و چیزهای جدیدی را در آن دنیا کشف میکند، در نهایت فوقالعاده میشود! با این حال، انطباق خوب، اغلب باید به عنوان یک بازنمایی وفادار از آنچه در ماده اصلی اتفاق افتاده در نظر گرفته شود.
بسیاری از داستانهای کوتاهی که سر آرتور کانن دویل در طول ده سال نوشت وارد سریال شد. در سریال نقل قول ها اغلب کلمه به کلمه از کتاب ها آمده است، و در قسمت های قبلی، داستان های کوتاه صادقانه اقتباس شده اند.
سریال شرلوک هلمز یک اقتباس که در آن همه چیز بهبود یافت
در اینجا مانند نسخه ی قبلی که بازیل راثبون بازی کرده بود جرمی برت کلاه آهو یا شنل اینورنس نمیپوشد! البته این به معنی بیاحترامی به بازیل راثبون نیست. اگرچه اقتباس های قبلی شرلوک هلمز اشتباه نبودند، اما بهترین هم نبودند. گرانادا این تغییراتی داد وبه اصطلاح اثر را تراش داد تا ظریف شود.
در سرتاسر نمایش، انسانیسازی عمدی از هولمز وجود دارد، چیزی که در اکثر تصویرها به جز، شاید ایان مککلان وجود ندارد. آنها همه نشان میدهند که هلمز کسی است که استدلال منطقی قیاسی را با علاقه برای حل معمای جنایت به کار میبزد، اما او همچنین مردی وفادار به دوستانش است که واقعاً به آنها اهمیت میدهند. در مورد کمک به افرادی که برای کمک به او مراجعه می کنند. تا حدی به دلیل بازی عالی جرمی برت، هولمز در اینجا یک شخصیت کاملاً جامع با استعداد است و معایبی هم دارد. مهم ترین ویژگی هلمز با احساس بودن اوست.
تاکید بر دوستی هلمز و واتسون
شما بدون داشتن دوستی دو فرد که نمادینترین افراد در ادبیات انگلیسی هستند نمی توانید اقتباسی از شرلوک هلمز داشته باشید.
از ایمان تأثیرگذار هولمز به دوستی واتسون تا نگرانی دائمی واتسون در مورد سلامتی هولم. این سریال بر نمایش چیزی که شبیه به یک دوستی واقعی و متقابل است تأکید دارد. برنامه تلویزیونی گرانادا به جای نسخه کلیشهایتر واتسون که هولمز را با هیبت دنبال میکرد و او را در حالیکه مشغول حل جنایات بود با شگفتی برای تماشاگران توضیح میداد. رابطه ی هلمز و واتسون را به شکل دیگری نشان داد. رابطه آنها شامل شوخیهای کافی، احترام متقابل و نگرانی برای دیگری بود تا تماشاگر به طور قانعکنندهای با محبت واقعی بیا آن دو آشنا شود.
ارائه مسائل اجتماعی زمان
شرلوک هولمز همیشه کارآگاهی بود که به افراد عادی در مشکلات عادی کمک می کرد. چه زنی که در یک رابطه استثمارگرانه با شوهرش به دام افتاده باشد، چه مردی که برای یک شرکت سایه درخواست می کرد که به طور خاص به دنبال کارگرانی با موهای قرمز بگردد. استثنائاتی هم وجود داشت، بالاخره کارآگاه بزرگ تقاضاهای زیادی داشت. اما او به ندرت فقط به خاطر پول پروندهها را قبول میکرد.
هولمز خونسرد، دقیق و منطقی بود، اما همچنین برای عدالت اهمین زیادی قائل بود و بسیاری از پروندههای او حول محور کمک به افراد عادی میچرخید، زمانی که پلیس برای انجام این کار ناتوان بود هلمز وارد عمل میشد و مشکل را حل میکرد. سریال مایکل کاکس بر بسیاری از این جنبههای داستان تأکید داشت. به عنوان مثال، در داستانهایی مانند «راشهای مسی» یا «دوچرخه سوار تنها»، آسیبپذیری زنان (و همچنین تدبیر آنها) در جامعه ویکتوریایی مورد توجه قرار گرفته است.
گیل هانیکات در نقش ایرنه آدلر
تصویر گیل هانیکات از ایرنه آدلر یکی از انسانیترین اقتباسهای اوست او باهوش و حیله گر است، یک حریف شایسته برای هولمز محسوب میشود. یکی از معدود دشمنانی که موفق می شوند او را گول بزنند. علاوه بر این، او همچنین مهربان، دلسوز و ظریف است. اعمال او نتیجه یک زن خودخواه نیست، بلکه نتیجه تلاش زنی است که از گذشته خود دور شده و به زندگی خود ادامه میدهد.